عرش الهی
و خداوند عرش الهی را بی نظیر آفرید
حرم را در به در کردی و رفتی
مرا بی بال و پر کردی و رفتی
خودت گفتی نکن گریه برادر
چرا پس دیده تر کردی و رفتی
حرم با داغ تو بی بال و پر شد
برادر ناله هایم بی اثر شد
خدا را شکر کردم که رفتی
ندیدی قسمتم درد کمر شد
چه ظلمی می کند چنگال قاتل
شده انگشتر تو مال قاتل
عبا از پیکر تو می ربودند
همین شد روزی امسال قاتل
هوابس ناجوانمردانه بد شد
ببین راه من بی چاره سد شد
همینک دخترت را می زنند و
همینک قسمت من هم لگد شد
برادر جان ، به رویم داد می زد
به پیش نیزه ات فریاد می زد
بسی مهمان نوازی کرد با من
مرا با سیلی خود باد می زد
صفای نیزه مدیون تو باشد
به روی گونه ام خون تو باشد
نه تنها زینب غمدیده مجنون
تمام خلق مجنون تو باشد
صفای نیزه ها را کم نکردی
به پیش دشمنان سر خم نکردی
کنار دزد انگشتر برادر
چرا انگشت خود را جم نکردی
نظرات شما عزیزان:
سلام داداش وب زیبایی داری...
ممنون که اومدی بازم بیا گلم
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
ممنون که اومدی بازم بیا گلم
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
سلام
شعرش خیلی زیباست
موفق باشی
شعرش خیلی زیباست
موفق باشی
به ســلامتــی اون پسری
که
به دختره دست نــزد گفت:
...
...
شــاید مــاله هم نبــاشیم...
من بودم
تو
و یک عالمه حرف...
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!
کاش بودی و
می فهمیدی
وقت دلتنگی
یک آه
چقدر وزن دارد...
وبت خوبه..من لینکت کردم بلینک منو یادت نره هاااااااااااااااااااا
پرنسس 

ساعت11:12---12 آذر 1391
داداش بی معرفت یه سر نزنی هاااااااااااا.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
پرنسس 

ساعت1:31---11 آذر 1391
همیشـــه نمــی شود زد به بــی خیـــالــی و گفــــت :
تنهــــا آمده ام ؛ تنهـــا مـــی روم ...
یک وقـــت هــایــی !
شایـــد حتـــی برای ساعتـــی یا دقیــقه ای ؛
کم مــی آوری ...
دل وامانـــده ات یــک نفـــر را مـــی خواهــد
تنهــــا آمده ام ؛ تنهـــا مـــی روم ...
یک وقـــت هــایــی !
شایـــد حتـــی برای ساعتـــی یا دقیــقه ای ؛
کم مــی آوری ...
دل وامانـــده ات یــک نفـــر را مـــی خواهــد
سلام محمد جواد جان.فروتن هستم.ممنون که نظر دادید.وب لاگ شما خیلی از من قشنگتره.موفق باشی عزیزم.بازم به من سر بزن.راستی میشه منم از شما کپی کنم یا نه؟.gif)
.gif)